چرا گفته می شود آب مهریه زهرا (س) است؟

چرا گفته می‌شود آب مهریه زهراست و یا اینکه چرا در منابر وروضه‌ها بارها  و بارها شنیده‌ایم آب فرات را بر روی پسر فاطمه (س) بستند،در حالی که مهر مادرش بوده است. اما این موضوع چقدر صحت دارد؟

 

 

این مطلب که در زبان بعضی از مردم مشهور شده که آب مهریه حضرت زهرا (س) است منشأ روایی دارد که به چند نمونه از این روایات اشاره می‌شود:
امام باقر ـ علیه السلام ـ می‌فرمایند:
جُعِلَتْ لها فی الارض اربعة انهار: الفرات و نیل مصر و نهروان و نهر بلخ.
یعنی چهار نهر فرات، نیل، نهروان و بلخ در روی زمین برای حضرت زهرا ـسلام الله علیها ـ قرار داده شده است. (۱)

و همچنین در حدیث دیگر آمده که: امام باقر (ع) فرمودند: مهریه حضرت زهرا (س) در آسمان یک پنجم دنیا و ثلث بهشت و چهار رود از رودهای دنیا. فرات، نیل، نهروان و بلخ مقرر شده و در زمین هم مهر السنةیعنی پانصد درهم بوده است. (۲)

بنابراین معنی «آب مهریه زهر است»، عبارت از، آب رودهایی است که خداوند متعال آنها را به عنوان مهریه در روی زمین برای آن حضرت قرار داده و چون که این چهار رود آب‌های زیادی در ذخیره دارند، بدین لحاظ تعبیر به «آب مهریه زهر است» می‌کنند.

علت این نوع مهریه این است که حضرت زهرا سلام الله علیها را خداوند به حضرت علی علیه السلام تزویج کرده است و وقتی که خداوند دختری را به عقدپسری درآورد هدیه‌ای به آن پسر می‌دهدهدیه خداوند به‌طور حتم یک هدیهمهمی خواهد بود.

پی نوشت ها:

۱-مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۱۱۳، حدیث ۳۴٫
۲– رسولی محلاتی، سید هاشم، زندگانی حضرت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دهم، ۱۳۸۱، ص ۴۹

۳-بحارالانوار، ج ۴۳، 

از : گوهرشاد نیوز

شعری در مورد شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

.

بشکند دستــی که آن در را شکست

نازنیـــن پهلـــوی مـــــادر را شکست

قعــــر دوزخ بایـــــــدش جا، کآن پلید

با چنین غم، پشت حیدر را شکست

.

دو حدیث قابل تامل

امام صادق علیه السلام به شخصی که نام دخترش را فاطمه گذاشته بود، فرمود:

 «... اذا سمیتها فاطمة فلا تسبها و لاتلعنها ولاتضربها; (8) حالا که نام او را فاطمه گذاشته ای، پس دشنامش مده، نفرینش مکن و کتکش مزن .»

کافی، ج 6، ص 48

 

امام باقر و امام صادق علیهما السلام می فرمایند:

«حرام علی روح ان تفارق جسدها حتی تری الخمسة: محمدا وعلیا وفاطمة وحسنا وحسینا بحیث تقر عینها او تسخن عینها ... ; (36) بر روح آدمی حرام است که از بدنش جدا شود، مگر آنکه پنج تن را ببیند: محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام، و آن هم به گونه ای است که یا چشم آدمی روشن و یا تاریک و محزون می شود .»

36) کشف الغمة، ج 1، ص 414 .

 

از : پایگاه اطلاع رسانی حوزه

شعری در توصیف کربلا

این طرف « خورشید» ، آن سو « ماهِ » تابان

چون «ستاره» ، هر یک از نامِ شهیدان

 

با یقین ای شیعه بنگر و از سَرِ عشق

کربلا را « آسمانی » در زمین، دان !

 

تسبیحات حضرت زهرا پس از هر نماز (واجب یا مستحب) مستحب است اما ذکر آن پس از نماز صبح مستحب موکد است.[1] چنان که از متون روایی شیعه بر میاید گفتن تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها شرایطی دارد:

  1. حفظ و رعایت ترتیب اذکار و تعداد هر ذکر؛ (اول الله‌اکبر ۳۴ بار، الحمدلله ۳۳ بار و بعد سبحان‌الله ۳۳ مرتبه)؛ جایز است ذکر سبحان الله جلوتر از ذکر الحمد لله گفته می‌شود، ولی  بهتر آن است که ذکر الحمد لله جلوتر گفته شود.
  2. حضور قلب و توجه معنوی در هنگام تسبیح؛
  3. آغاز کردن ذکر تسبیح بلافاصله پس از پایان نماز و بدون بر هم زدن حالت نماز و انجام کاری دیگر؛
  4. رعایت موالات بین اجزای تسبیح به معنای فاصله نیانداختن بین اذکار و قطع نکردن تسبیح با کاری دیگر.[2]

منبع:

  1. اکبری، احکام و نکته‌هایی درباره حضرت زهرا، ص۴۱
  2.  شیوه صحیح «تسبیحات حضرت زهرا(س)»؛ اکبری، احکام و نکته‌هایی درباره حضرت زهرا، ص۴۱

از:ویکی شیعه

آموختن تسبیحات به حضرت زهرا سلام الله علیها

بر اساس روایتی که از زبان امیرالمومنین در منابع شیعی ثبت شده است، این ذکر را پیامبر به حضرت زهرا آموزش داد. طبق این روایت، حضرت زهرا که از زیادی کارهای روزانه به سختی افتاده  بود، قصد داشت از پدرش خادمی برای خانه بخواهد، اما پیامبر در پاسخ به درخواست وی، این تسبیح را به ایشان آموخت و آن را از هر خادمی بالاتر دانست و حضرت زهرا از آموختن این تسبیح خرسند شد.

منبع: من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۲۰

از: ویکی شیعه

شعری در مورد ولادت حضرت زهرا س

امشب همه جا جشن مبارکباد است
دلها همه از مـقدم زهــرا شاد است

از بهر مـحمد و خـــدیجه صــلوات
روشن همه جا ز نور این اولاد اسـت

 شاعر ؟

#ولادت_حضرت_فاطمه_مبارک🌹💙

ِغزلی تقدیم به حضرت فاطمه سلام الله علیها


غزلی تقدیم به فاطمهٔ زهرا سلام الله علیها

بقیع و غربت تان غم می آورد بانو
غمی به وسعت عالم می آورد بانو

فریب نیست اگر اتفاق آتش و دود
به یادم آن غم اعظم می آورد بانو

بهار مرثیه ات را همینکه می خوانم
برای گریه دلم کم می آورد بانو

کسی که چشم دلش باز شد به سمت بقیع
سری به رسم ادب خم می آورد بانو

فرشته ای که زیارت کند تو را بی شک
دوباره سجده به آدم می آورد بانو

زلال روضهٔ تان روی زخم کهنهٔ من
بدون واسطه مرهم می آورد بانو

غم مصیبت تان مثل رشتهٔ تسبیح
مرا به یاد محرم می آورد بانو
#گزیده_شعرهای_من
#روی_بال_نسیم
#محمد_صادق_بخشی

 

سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا (س)

خاندان وحی نبوت به عنوان بهترین اولیاء الهی داری سبک زندگی الهی بودند. و زندگی اهل بیت عصمت و طهارت(علیهمالسلام) راهنمای بسیار روشنی است برای کسانی که بخواهند به بهترین حیات دنیوی و اخروی دست یابند. این مساله آنقدر پر اهمیت است که در برخی احادیث شیعه گی و پیروی از ایشان به التزام و تبعیت عملی از سبک زندگی ایشان در آمده است.

در زیارت مقدسه جامعه کبیره که از امام هادی(ع) نقل شده است می خوانیم:اَلسَّلامُ عَلی مَحاَّلِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ(سلام بر جایگاه های شناسایی خدا)؛ آنچه از این فراز بر می آید این است که بهترین راه و جایگاه برای شناخت خدا و راه رسیدن به خدا بررسی زندگی ائمه و معصومین(ع) است.همین طور در فرازی دیگر از این زیارت امده است: مَنْ اَتیکُمْ نَجی وَمَنْ لَمْ یَاْتِکُمْ هَلَک(هرکس به نزد شما آمد نجات یافت و هر کس نیامد هلاک شد).و ثمره وصال انسان به آن بزرگواران را طیباً لِخَلْقِنا وَ طَهارَةً لاِنْفُسِنا وَ تَزْکیةً لَنا وَ کفّارَةً لِذُنُوبِنا(موجب پاکی اخلاق ما و پاک شدن خود ما و تزکیه ما و کفاره گناهان ما) بیان می کند.

در فرازی از زیارت عاشورا می خوانیم:اللهُمَّ اجْعَلْ مَحْیای مَحْیا مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَمَماتی مَماتَ مُحَمَّد وَآل مُحَمَّد. که همان اشاره به خواست خداوند و دعای شیعه برای قرار گرفتن در مسیر سبک زندگی اهل بیت(ع) است.

از میان معصومین(ع) آن که زندگی پر برکتش به خصوص برای زنان مسلمان همچون خورشیدی نورافشانی می کند، وجود نازنین حضرت فاطمه زهرا(س) است که آشنایی با سبک زندگی آن حضرت بسیار برای ما راهگشا خواهد بود.

در جامعه امروز که نظام سرمایه داری غرب با تهاجم فرهنگی خود سعی دارد الگویی مبتذل و غیرانسانی برای زنان و دختران مسلمان ارائه کند مسلما پرداخت به ابعاد گوناگون شخصیتی آن حضرت می تواند الگوی عملی مناسبی برای جامعه شیعی باشد.

در ذیل به بررسی برخی از گوشه های از سبک زندگی عبرت آموز زندگی سراسر تور حضرت فاطمه زهرا(س) می پردازیم:

رفتار با والدین و احترام محبت آمیز به پدربزرگوار خویش

حضرت فاطمه سلام الله علیها هشت سال در مکه پا به پای پدر در اعتلا و پیشرفت اسلام کوشید و در آزار کفار و مشرکان و منافقان یار و مددکار پدر بود. در دره و شعب ابوطالب، سه سال درکنار پدر تحمل کرد و زمانی که مشرکان پیامبر(ص) را آزار و اذیت و زخمی و یا جسارتی می کردند، پیامبر(ص) را دلداری می داد و زخم هایش را مداوا می کرد؛ این گونه بود که پیامبر(ص) ایشان را «ام ابیها»(مادر پدرش) نامید.

 

ادامه نوشته

آخرین گفتگوی فاطمه (س) با شیخین

 

بعد از حوادثی که بین حضرت فاطمه (علیها السلام) و خلفا در خصوص فدک به‌وجود آمد، حضرت، مریض شد و در حالی‌که از شیخین ناراحت بود در بستر بیماری افتاد.[1] ناراحتی فاطمه (علیها السلام) برای شیخین بسیار گران تمام می‌شد، زیرا همه‌ی مردم احادیث پیامبر (صلی الله علیه و آله) در فضیلت و منقبت فاطمه (علیها السلام) را شنیده بودند، که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «إِنَّمَا فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی یُؤْذِینِی مَا آذَاهَا.[2] فاطمه پاره تن من است هر کس او را اذیت کند مرا اذیت کرده است». یا می‌فرمود: «فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی، فَمَنْ أَغْضَبَهَا أَغْضَبَنِی.[3] فاطمه پاره تن من است، پس هر کس او را ناراحت کند، مرا ناراحت کرده است». از این جهت شیخین درصدد آن بودند که فرصتی به‌دست آورده و رضایت فاطمه (علیها السلام) را به‌دست آورند، تا شاید بتوانند این لکه ننگ را از پیشانی خود پاک کنند.
هر روز به مسجد می‌آمدند تا حضرت علی (علیه السلام) را واسطه قرار دهند، تا از حضرت فاطمه (علیها السلام) وقت ملاقاتی برایشان بگیرد. حضرت فاطمه (علیها السلام) راضی به ملاقات نبودند، اما در پاسخ امیرالمؤمنین فرمودند: آقا جان؛ خانه، خانه‌ی شماست و بانو، بانوی شماست. هر چه صلاح می‌دانید عمل کنید. حضرت علی (علیه السلام) به شیخین اجازه ورود دادند.
ابوبکر و عمر وارد منزل شدند، حضرت فاطمه (علیها السلام) برای این‌که ناراحتی خودشان را به شیخین نشان دهند، پشت به آن‌ها و صورت به دیوار کردند.
شیخین: ای دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شرمنده ایم؛ از شما می‌خواهیم از ما راضی شوید!
فاطمه (علیها السلام): من با شما سخنی ندارم، جز این که قول دهید، اگر سخنم راست بود، تصدیق کنید.
شیخین: قول می‌دهیم.
فاطمه (علیها السلام): یادتان هست که پیامبر (صلی الله علیه و آله) می‌فرمود: «فاطمه پاره‌ی تن من است، هر کس او را بیازارد، مرا آزرده است و هر کس مرا بیازارد خداوند را آزرده است.»[4]
شیخین: آری؛ به خوبی این جمله را به یاد داریم.
فاطمه (علیها السلام): اکنون که سخن مرا تصدیق کردید، در درگاه خداوند شهادت میدهم، که خدایا من از این دو غضبناک هستم و راضی نیستم.[5]

📚 پی‌نوشت:

[1]. «فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَهَجَرَتْ أَبَا بَكْرٍ، فَلَمْ تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حَتَّى تُوُفِّيَتْ، وَعَاشَتْ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ سِتَّةَ أَشْهُرٍ». بخاري، محمّد بن اسماعيل (م 256)، صحيح بخاري، تحقيق: محمد زهير بن ناصر، دار طوق النجاة، چاپ اوّل، 1422هـ. ق. ح3093، ج4، ص79
[2]. حاکم نیشابوری، صحیح مسلم، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، بی تا، ج ۴، ص ۱۹۰۳
[3]. بخاری، محمّد بن اسماعیل، صحیح بخاری، تحقیق: محمد زهیر بن ناصر، دار طوق النجاة، چاپ اوّل، ۱۴۲۲ هـ. ق.، ج ۵، ص21
[4]. «فاطمة بضعة مني من آذاها فقد آذاني و من آذاني فقد آذى الله عز و جل‏»
[5]. عمر رضا کحاله، اعلام النساء، موسسه الرساله، ج۳، ص ۱۲۱۴. دینوری، الامامه و السیاسه، مصر، ۱۹۰۰م، ج۱،ص۱۴.
ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، مصر، مطبعه الحلبی، ج۱۶، ص۲۷۳.

منبع: کانال تلگرام پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب

تاریخ و مکان تولد حضرت زهرا سلام الله علیها

 

در تاريخ تولد فاطمه عليهاالسلام در بين علماى اسلام اختلاف است. لكين در بين علماى اماميه مشهور است كه آن حضرت در روز جمعه بيستم ماه جمادى الثانى سال پنجم بعثت تولد يافته است. (1)


مكان تولد حضرت زهرا (عليهاالسلام) در شهر مكه و در خانه خديجه اتفاق افتاد. اين خانه در محله‏اى است كه در گذشته به آن «زقاق العطارين» يعنى كوچه عطارها مى ‏گفتند. رسول خدا (صلى اللَّه عليه و آله) تا هنگام هجرت، در آن خانه ساكن بود. خانه مباركى كه بارها در آن فرشته وحى بر پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله) نازل گرديد. اين خانه بعدها به صورت مسجد درآمد. (2)


و از آنجا كه محل نزول وحى و بخشى از قرآن، زيستگاه پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله) و مكان تولد حضرت زهرا (عليهاالسلام) بود، در نظر عموم مسلمين ارزش معنوى و قداستى خاص داشت. و از اين رو بارها در طول تاريخ هم‏زمان با تعمير و توسعه مسجد الحرام، نسبت به مرمت بناى آن اقدام كردند. (3)

كيفيت و چگونگى تولد حضرت زهرا (س)

دوران باردارى حضرت خديجه سلام الله علیه سپرى گشت، زمان وضع حمل فرارسيد، حضرت خديجه سلام الله علیه براى زنان قريش پيام فرستاد تا بيايند و او را در امر وضع حمل كمك كرد و كارهاى مربوط به اين برهه كه مخصوص زنان است برعهده گيرند.

اما زنان قريش پاسخ دادند كه ما نخواهيم آمد، چرا كه سخن ما را نشنيده انگاشتى و با محمد صلى اللَّه عليه و آله يتيم ابوطالب، پيمان زناشوئى بستى.

خديجه از اين پاسخ رنجيده خاطر گشت، اما در يكى از همين روزها در حالى كه او همچنان در بستر آرميده بود، چهار زن گندمگون و بلندبالا مشاهده نمود كه بر او وارد شدند. خديجه كه از ديدن آنان در هراس شده بود به تكاپو افتاد اما يكى از زنان او را آرام نمود و گفت:

اى خديجه! اندوهگين و هراسناك مباش، ما از جانب خدا به سويت آمده‏ايم و خواهران تو هستيم، من ساره همسر ابراهيم خليلم و اين آسيه همسر فرعون است و آن يكى مريم دختر عمران و چهارمين ما صفورا دختر شعيب است. در اين هنگام چهار زن در چهار سوى خديجه سلام الله علیه قرار گرفتند و حضرت خديجه سلام الله علیه حمل خود را بر زمين نهاد و نورى از او ساطع گرديد كه شرق و غرب عالم پرتوافكن شد.

نورى كه به خانه‏ هاى مكه راه يافت و همه را در حيرت فروبرد. پس از آن ده فرشته همراه با طشت و ابريقى مملو از آب كوثر از آسمان فرود آمدند. آن بانويى كه در پيش روى خديجه قرار داشت مولود را با آن آب شستشو داده و جامه كه از شير سفيدتر و از عنبر خوشبوتر بود بيرون آورد. با يكى تن مولود را پوشاند، و ديگرى را مقنعه ‏ى او قرار داد آنگاه دست خود را بر لبان كودك نهاد و او را به سخن گفتن وادار نمود، فاطمه دهان گشود و چنين فرمود: اشهد ان لا اله اللَّه و اشهد ان محمد رسول‏اللَّه سيدالانبياء و ان بعلى سيدالاوصياء و ولدى سادة الاسباط.


آنگاه يكايك بانوان را سلام داده به نامشان خواند. آنها هم با رويى گشاده مولود فرخنده را مورد ملاطفت قرار دادند. حوريان بشارت تولد او را به آسمانها بردند. در آسمان از يمن قدوم او نورى پديدار آمد و ساطع گرديد كه تا آن زمان سماواتيان چنين نورى را رؤيت ننموده بودند. بانوان خديجه را شادباش گفته از ميمنت و مباركى و طهارت نسلش سخنها گفتند. خديجه با سرورى زايدالوصف كودك را در آغوش كشيد و با دنيايى اميد و آرزو پستان در دهان او گذارد.


1- علماى اماميه و علماى عامه در سال ولادت حضرت فاطمه اختلاف دارند. اكثر علماى عامه تولد او را قبل از بعثت مى‏دانند. عبدالرحمن بن جوزى در كتاب تذكره‏ى الخواص ص 306 مى‏نويسد: تاريخ‏نگاران نوشته ‏اند كه فاطمه‏ى زهرا در سالى متولد شد كه قريش به ساختن مسجدالحرام مشغول بودند. يعنى پنج سال قبل از بعثت.
محمد بن يوسف حنفى در كتاب «نظم دررالسمطين» ص 175 مى‏نويسد: فاطمه در سالى متولد شد كه قريش مشغول ساختن كعبه بودند.
طبرى در ذخائرالعقبى ص 53 از قول عباس نقل مى‏كند كه گفت: فاطمه در سالى متولد شد كه قريش مغشول ساختن خانه‏ى كعبه بودند و در آن هنگام پيغمبر در سن سى و پنج سالگى بود.
2- كامل ابن‏اثير ج 2 ص 40.
3- شفاءالغرام ج 1 ص 272- مراة الحرمين ج 1 ص 189/ 192.

منبع: سایت شهید آوینی

شعری به مناسبت شهادت حضرت فاطمه سلام علیها

بشکند دستی که آن در را شکست

نازنین پهلوی مادر را شکست

قعر دوزخ بایدش جا ، کآن پلید

با چنین غم ،پشت حیدر را شکست

 

کرامات حضرت فاطمه سلام الله علیها

فرستادن غذا از طرف خداوند براى حضرت زهرا (س)

حضرت فاطمه عليهاالسلام در پيشگاه خدا آن چنان معزز بود كه بارها مورد عنايت خاص آسمانى قرار گرفته و موائد گوناگون از سوى پروردگار عالم نازل مى‏شد كه اينك به برخى از آنها اشاره مى‏كنيم:

پيامبر عالى قدر اسلام به شدت گرسنه بود و ضعف و ناتوانى وى را از پاى درآورده بود، او براى پاره نانى به اتاقهاى هريك از زنانش مراجعه كرد، ولى آنان نيز طعامى نداشتند. سرانجام به خانه‏ى دخترش فاطمه عليهاالسلام سركشيد، تا در آن خانه‏ى اميد به مقصود رسد، ولى فاطمه عليهاالسلام و بچه‏هايش گرسنه بودند و تكه‏نانى در آنجا نيز به دست نيامد.

ادامه نوشته

مژده رسول الله(ص)  درباره صلوات

روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: «آیا می خواهی شما را مژده ای دهم؟»

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «بفرما، پدر و مادرم قربانت! شما که پیوسته مبشر به خیر و خوبی ها بوده اید.» فرمود: جبرئیل به تازگی برای من خبر خوشی آورده است. خبر این است که هرکدام از امت من هنگامی که بر من صلوات فرستند، اگر نام اهل بیتم را نیز ملحق سازند؛ درهای آسمان جملگی برای پذیرفتن دعا و عبادت او گشوده گردد و فرشتگان هفتاد بار درود بر وی بفرستند و این خود محو کننده جرم و گناهان است آن گاه گناهان چون برگ درختان از او بریزد و خداوند تعالی فرماید: «لبیک» تو را پذیرفتم، خجسته و مسعود باشی!

سپس به فرشتگان گوید: شما هفتاد بار بر وی درود فرستادید و من هفتصد بار؛ لیکن اگر تنها بر من صلوات بفرستد و اهل بیتم را ملحق نسازد میان دعای او و آسمان، هفتاد حجاب حایل باشد و خداوند جل و جلاله فرماید: لا لبیک.


متن حدیث:

قَالَ النَّبِی صلی الله علیه و آله ذَاتَ یوْمَ لِعَلِی علیه السلام : یا عَلِی أَلا أُبَشِّرُک؟ فَقَالَ: بَلی بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی فَإِنَّک لَمْ تَزَلْ مُبَشِّراً بِکلِّ خَیرٍ. فَقَالَ: أَخْبَرَنِی جَبْرَئِیلُ آنِفاً بِالْعَجَبِ قُلْتُ: مَا الَّذِی أَخْبَرَک یا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: أَخْبَرَنِی أَنَّ الرَّجُلَ مِنْ أُمَّتِی إِذَا صَلَّی عَلَی وَ أَتْبَعَ بِالصَّلاةِ عَلَی أَهْلَ بَیتِی فُتِحَتْ لَهُ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ صَلَّتْ عَلَیهِ الْمَلائِکةُ سَبْعِینَ صَلاةً وَ إِنَّهُ لَمُذْنِبٌ خَطَّاءٌ ثُمَّ تَحَاتُّ عَنْهُ الذُّنُوبُ کمَا تَحَاتُّ الْوَرَقُ مِنَ الشَّجَرِ فَیقُولُ اللَّهُ تَبَارَک وَ تَعَالَی: لَبَّیک یا عَبْدِی وَ سَعْدَیک یا مَلائِکتِی أَنْتُمْ تُصَلُّونَ عَلَیهِ سَبْعِینَ صَلاةً وَ أَنَا أُصَلِّی عَلَیهِ سَبْعَمِائَةِ صَلاةٍ فَإِذَا صَلَّی عَلَی وَ لَمْ یتْبِعِ الصَّلاةَ عَلَی أَهْلَ بَیتِی کانَ بَینَهَا وَ بَینَ السَّمَاءِ سَبْعُونَ حِجَاباً وَ یقُولُ اللَّهُ تَبَارَک وَ تَعَالَی لا لَبَّیک یا عَبْدِی وَ لا سَعْدَیک یا مَلائِکتِی لا تُصْعِدُوا دُعَاءَهُ إِلاّ أَنْ یلْحِقَ بِنَبِیی عِتْرَتَهُ فَلا یزَالُ مَحْجُوباً حَتَّی یلْحِقَ (بِی) أَهْلَ بَیتِی.


«أمالی صدوق،صفحه 679 و 676؛ثواب الاعمال،ص157»


منبع خبر: سایت مشرق

خصايص فاطمه زهرا (سلام الله عليها)

- اصحاب كساء

ام سلمه ، همسر گرامى پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) نقل مى كند: روزى فاطمه (سلام الله عليها) در حالى كه ظرف سفالى در دستش و امام حسن (عليه السلام) و امام حسين (عليه السلام) در كنارش بودند، به حضور پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) آمد.
حضرت فرمود: پسر عمويت را نيز صدا كن بيايد.
على (عليه السلام) آمد. پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) امام حسن (عليه السلام) را در زانوى راست و امام حسين (عليه السلام) را در زانوى چپ نشاند. على (عليه السلام) و فاطمه (سلام الله عليها) يكى پشت سر و ديگرى در جلو نشستند.
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((بار الها! اينها اهل بيت من هستند، تمام پليدها را از آنها بزداى و آنان را پاكيزه و منزه گردان )).
و اين مطلب را سه بار تكرار كرد.
ام سلمه مى گويد: من در آستانه در بودم . گفتم : آيا من هم از آنها هستم ؟ پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: تو نيز شخص نيكو كردار هستى .
در خانه ، غير از آنها و جبرئيل كس ديگرى نبود. آن گاه پيامبر عباى خيبرى را روى آنها انداخت و پوشاند. خودش نيز با آنها بود.
سپس جبرئيل يك طبق انار و انگور آورد. اول پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) خورد و آنها تسبيح گفتند. سپس امام حسن و امام حسين (عليه السلام) خوردند، باز هم انار و انگور تسبيح گفتند. على (عليه السلام) نيز خورد و آن دو تسبيح گفتند. بعد يكى از اصحاب وارد شد و خواست از آنها بخورد. جبرئيل گفت : از اين ميوه ها فقط پيامبر و اولاد پيامبر و وصى او مى خورند نه كس ديگر(15).

ادامه نوشته

"فاطمه فاطمه است" یعنی چه؟

هر گاه بخواهند كسی یا چیزی را ستایش یا نكوهش كنند، معمولاً آن را تشبیه به كس یا چیزی می كنند كه آخرین مرحلهء كمال یا نقص را طی كرده است، مثلاً می گویند: حضرت زینب(س) در نطق و بیان مثل پدر بزرگوارش علی بن ابی طالب(ع)بود، یا فلانی در قساوت قلب مثل شمر بن ذی الجوشن است، ولی اگر تمام مراحل كمال یا نقص را طی كرده باشد، می گویند: چه بگویی در حق فلانی؟ نمی شود او را به كسی تشبیه كرد. خودش است. مثلاً خداوند متعال كمال مطلق است و هیچ چیزی مانند او نیست «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىْ‏ءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ»[شوری/11]

باتوجه به مطالب فوق، گوینده (مرحوم دكتر علی شریعتی ) می خواهد بگوید: حضرت فاطمه زهرا(س) در عبادت و عرفان و حلم و صبر و بردباری و زهد و تقوا و در همه صفات كمالیه، به قدری پیشرفته و تكامل یافته است كه نمی شود او را به كسی تشبیه نمود و همانند ساخت لذا تنها باید گفت: فاطمه فاطمه است. به تعبیر دیگر گوینده می خواهد بگوید: اگر بگوییم زهرا دختر رسول اللّه (ص)است، همسر علی بن ابیطالب است، مادر حسنین و زینبین و...است، حق فاطمه ادا نشده است. تنها تعبیری كه می تواند عظمت و جلالت او را بازگو كند، این است كه بگوییم فاطمه فاطمه است.



منبع: شهر سئوالhttp://www.soalcity.ir/



رابطه حضرت زهرا(س) با شب قدر

حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ ام الائمه و برترین زن جهان از اولین آن ها تا آخرین است. «سیدة النساء العالمین من الاولین و الآخرین»

 حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ ام الائمه و برترین زن جهان از اولین آن ها تا آخرین است. «سیدة النساء العالمین من الاولین و الآخرین»[1] در روایتی از امام صادق ـ علیه السلام ـ است که ایشان در مورد آیه اوّل سوره قدر فرمودند: «لیله» فاطمه است. علاوه بر این در تأویل آیه اول سوره دخان «لیله مبارکه» که عموم مفسران آن را شب قدر می دانند، فاطمه ـ سلام الله علیها ـ به عنوان «لیله مبارکه» ذکر شده است. به نظر می رسد با توجه به موارد ذکر شده و با توجه به این که فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ به عنوان ام الائمه (که همه خیرات از ناحیه آن ها و به فیض وجود آن ها بر بندگان نازل می شود) منشأ هر خیری است لذا «لیله» را «لیله القدر» فاطمه ـ سلام الله علیها ـ دانسته اند.

در تفسیر فرات کوفی حدیثی از امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت شده است، که در این حدیث آمده است: انا انزلناه فی لیله القدر[2] لیله «فاطمه» و القدر «الله» فمن عرف فاطمه حق معرفت ها فقد ادرک لیلة القدر...»[3]در آیه «ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم» منظور از لیله (شب) فاطمه و منظور از قدر «الله» است. پس هر کس فاطمه ـ سلام الله علیها ـ را آن گونه که حق شناخت ایشان است بشناسد فیض لیلة القدر را درک کرده است.

علاوه بر این علامه مجلسی می نویسد: در تاویل آیه «هم و الکتاب المبین انا انزلناه فی لیلة المبارکه» وارد شده که کتاب مبین امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ و لیله المبارکه فاطمه ـ سلام الله علیها ـ می باشد.[4]

این قبیل روایات در واقع تفسیر بطون قرآن و تأویل آیات قرآن است. علامه مجلسی نیز می نویسد: «اما تاویل حضرت صادق ـ علیه السلام ـ «لیله القدر» را به «فاطمه» این بطنی از بطون آیه است. و تشبیه حضرت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ به لیله (شب) یا به خاطر ستر و عفاف فاطمه است یا به خاطر آن ظلم وجوری است که ایشان را فرا می گیرد و می پوشاند.»[5]

علامه در جای دیگربا توجه به آیه هم و الکتاب المبین انا انزلناه فی لیله مبارکه[6] می نویسد: «این تعبیر از فاطمه به لیله به اعتبار عفاف و مستوریت ایشان از خلایق از جهت صورت و رتبه (شأن و مقام) است. علاوه بر این خیر (خوبی، رحمت) از آن حضرت بدون واسطه صادر می شود.»[7] سپس می نویسد: این بطن آیه است که ظاهر آیه نیز به آن دلالت دارد. زیرا نزول قرآن در شب قدر، هدایت خلق و ارشاد آن ها به شرایع دینی و ثبات آن ها بر حق تا انقضاء دنيا، جز با وجود امامی که تمامی حوائج مردم را می داند امکان پذیر نیست. و این امر به نصب حضرت امیر ـ علیه السلام ـ و قرار دادن ایشان به عنوان مخزن علم قرآن ـ هم از جهت لفظ و معنی و هم از جهت ظاهر و باطن، محقق شد. تا مصداق «کتاب مبین» شود و این امر هم چنین با ازدواج آن حضرت با سید النساء (فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ ) محقق شد تا از آن دو وجود، ائمه اطهار تا روز قیامت دوام داشته باشد.»[8]

نتیجه گیری: با توجه به روایاتی که عمدتاً از حضرت صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده ایشان لیله یا لیله قدر را حضرت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ ذکر کرده اند. بدون شک این روایات تأویل و بطنی از بطون قرآن می باشد که ائمه اطهار ـ سلام الله علیها ـ با علم بی پایان خویش به این تأویلات آگاه بودند. «و ما یعلم تأویله الا الله و الراسخون فی العلم» و این تأویل یا به خاطر ستر و عفاف و پوشش حضرت می باشد و یا به این خاطر که آن حضرت به واسطه این که ام الائمه است (و هر چه فیض و برکت در عالم است به واسطه ایشان و ائمه اطهار است) در حقیقت ایشان ریشه و منشأ خیر و برکت هستند.

نکته دیگری نیز می توان دوباره افزود و آن این که، خداوند در قرآن از حضرت زهرا به کوثر تعبیر می کند کوثر یعنی خیر کثیر که دائماً در حال جاری شدن است، از این جهت که فرزندان حضرت زهرا در جهان هستی از جایگاه ویژه برخوردارند و خیر و برکات در دنیا با توجه به وجود آن ها در جریان است و مردم از آن بهره مند هستند شاید به خاطر آن حضرت را معادل لیله القدر دانسته اند. چون تمام برکات معنوی و مادی از ناحیه او متوجه بشریت است.

منابع

[1] . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، موسسه الوفاء، 1404، ج43، ص 26.

[2] . قدر / 1.

[3] . کوفی، فرات بن ابراهیم بن فرات، تفسیر فرات کوفی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، (1416 ـ 1374)، چاپ دوم، ص 581.

[4] . مجلسی، محمد باقر، پیشین، ج25، ص 99.

[5] . همان، ج25، ص 99.

[6] . دخان / آیات ابتدایی.

[7] . علامه مجلسی، پیشین، ج48، ص 90.

[8] . همان.


مرکز مطالعات و پاسخ گويي به شبهات

منبع: موعود

حضرت زهرا(س) در آئینه ادب فارسی(1)

نويسنده:دکترمحمد باقر محسني 

چکيده :حضرت فاطمه ي زهرا (س)جلوه ي جلال خداوندي و آئينه ي تمام نماي خصال نبوي و سيره ي علوي بود .بزرگ آيه اي که آيات الهي و روايات نبوي بيانگر شأن و منزلت او و احاديث ائمه ي معصوم «ع»نشانگر مقام و مرتبت اوست .

فاطمه «س»تنها يک شخص نيست ،بلکه شخصيتي جاويدان و حقيقتي سيال است که در بستر زمان جاري مي باشد و زلال فضيلت و کمالي است که بر جويبار انديشه و ذهن طالبان حقيقت و جويندگان فضيلت روان مي شود .
اين شخصيت پيامبرگون از ديرباز مورد توجه اديبان وسخنوران بوده و هر کدام در توان استعداد خود نه در خورشأن او بر آن ديوان پاک نبوي شرح ها نوشته و تعليقات پرداخته اند که در اين مختصر به نمونه هايي اشاره خواهيم کرد .
کلمات کليدي :
فاطمه ،زهرا ،ام ابيها ،شهادت ،حضرت رسول ،ائمه اطهار«ع»،آئينه ادب ،مزار 
سيماي حضرت فاطمه «س»در آئينه فارسي
قال رسول الله (ص):ان فاطمة شجنة مني يوذيني ما آذاها و يسرق ما سرها .(1)
حضرت رسول (ص)فرمودند :همانا فاطمه شاخه اي از من است آنچه او را اذيت کند مرا اذيت مي کند و آنچه او را مسرور سازد مراد شادمان مي سازد .

گل بوته ي باغ مصطفي زهرا بود 
آلاله ي داغ مرتضي زهرا بود

خورشيد بلند ،درشبستان وجود 
سرچشمه ي رحمت خدا زهرا بود


ادامه نوشته

حضرت زهرا(س) در آئینه ادب فارسی(2)

نويسنده: دکترمحمد باقر محسني 

2-عظمت حضرت زهرا (س)از ديدگاه شعر فارسي 

 

در شأن و عظمت بزرگ بانوي جهان آفرينش که خالق منان در آيات شريفه او را کوثرمي نامد و پيامبر گرامي او را ام ابيها مي داند چه مي توان گفت که در خور او باشد با اين وجود شعراي دوستدار اهل بيت نيز هرجا که توانستند ابراز عشق و اظهار ارادت کرده اند .
الهي قمشه اي ،پيامبر گرامي را تاج او و مولاي متقيان را تاجدار او دانسته اند و حسنين(عليهم السلام )را گوشواره او مي نامد :

 

مصطفي تاج است و حيدر تاجدار فاطمه 
گوهر سبطين احمد گوشواره فاطمه

ايزد يکتا بسه ساق عرش اعلي برنگاشت 
نام پاک و عزت و شأن و وقار فاطمه

ام سبطين است و جفت مرتضي سلطان دين 
زهره ي برج رسالت مه عذار فاطمه

پيش سرو قامتش شرمنده طوباي بهشت 
عرشيان تکبيرگويان بر شمار فاطمه

آسمان را دامن از در و گهر پر کرده اند 
تا شبي از شوق گرداند نثار فاطمه (1)


ادامه نوشته

شعر در مورد ایام فاطمیه

چو یــــــــــاد آمد زمــولای شهیـــدان           فدای نام او هم ســــــر و هم جان

زمــادر برده مــــــــولا ایـــــــــن رویّـــه          چگــــــــــویم از خــــزان فاطــــمیه

همه درد و همــــــــه رنج و همـه غم         شده شهـــــــــر مدینه پر ز ماتــــم

به دخت مصطفی ظلمـــی روا شــــد         که مرگ از بهر درمانش دوا شـــــد

محب بس کن دگر این شعر غمنـــاک        که خون اورده ای بر هـــر دل پـــاک
 
همی گویم ((محب)) گونه به هر ظن        که هستـم مر گدای فاطمه مـــــن

 

  حبیب الله ادیبی

ايثار و بخشش ‏هاى حضرت زهرا (س)

   (1)گردنبند با بركت حضرت زهرا

حضرت امام صادق عليه‏ السلام از طريق پدرش از جابر بن عبداللَّه انصارى نقل مى‏كند كه بعد از خواندن نماز عصر در كنار پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نشسته بوديم ناگه پيرمردى وارد شد و عرض كرد: يا رسول‏ اللَّه! گرسنه‏ ام سيرم كن، عريانم بپوشان، فقيرم كمكم كن.

پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: برادر عرب! من چيزى در اختيار ندارم كه تو را كمك كنم، ولى تو را به سراغ كسى مى‏فرستم كه خدا و پيامبر را دوست دارد و خدا و پيامبر نيز او را دوست دارند، او كسى است كه با مال و جان ايثار مى‏كند.(1)
هم‏اكنون برو به سراغ خانه‏ ى فاطمه... عرب به همراه بلال به منزل فاطمه عليه االسلام رفت، (در اين تاريخ منزل او در كنار خانه‏ى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله بود) بعد از سلام و مدح اهل‏بيت وضع خود و ديدار با پيامبر را به اطلاع آن بانو رسانيد. (در اين حديث آمده است كه فاطمه و على عليهم‏السلام مانند خود پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله سه روز بود كه گرسنه بودند و چيزى در اختيار نداشتند، و پيامبر الهى آگاهانه از اين وضع، مرد عرب را به سراغ فاطمه عليه االسلام فرستاد) حضرت زهرا عليه السلام نخست پوستى كه بر روى آن مى‏خوابيدند به عرب داد و گفت جز اين در خانه چيزى نداريم، ولى عرب آن را نگرفت و پس داد. سپس فاطمه عليهاالسلام دست به گردنبند برد كه يادگار و هديه دختر حمزه سيدالشهداء بود، آن را به عرب داد و فرمود: بگير، آن را بفروش مشكل خود را برطرف كن. عرب گردنبند را گرفت و شادمان خانه اميدش را ترك گفت و به حضور پيامبر صلى اللَّه عليه و آله رسيد و پس از سخنانى سرانجام عمار ياسر آن را خريد و در عوض بيست دينار و دويست درهم، يك دست لباس و يك رأس مركب داد و اعرابى فقير را خوشحال نمود... عمار گردنبند را به خانه آورد، آن را به عطر معطر ساخت و در برد يمانى گذاشت و تحويل غلامش داد و فرمود: «غلام! اين گردنبند را به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله تحويل ده، تو را نيز به آن حضرت بخشيدم.»
غلام به حضور پيامبر صلى اللَّه عليه و آله رسيد و جريان را به عرض آن بزرگوار رسانيد، رسول خدا نيز فرمود: همين گردنبند را به فاطمه عليه االسلام برسان و تو را به فاطمه بخشيدم. غلام به در خانه فاطمه عليه االسلام آمد و پس از عرض ادب و سلام گفت: اى دختر پيامبر اين گردنبند را پدرت مرحمت كرد و مرا به تو بخشيد.
فاطمه عليه االسلام گردنبند را گرفت و غلام را در راه خدا آزاد كرد. در اين هنگام غلام خنديد و گفت: چه گردنبند بابركتى؟! گرسنه را سير كرد، عريان را پوشاند، فقيرى را غنى ساخت، برده‏اى را آزاد كرد و خود به صاحب اصليش برگشت. (2)

  1ـ يؤثر اللَّه على نفسه.

2ـ بحارالانوار، ج 43، ص 56، ح 50- جلاءالعيون شبر، ج 1، ص 144- عوالم، ج 11، ص 184.



ادامه نوشته

نگاهی به زندگی نامه حضرت فاطمه  سلام الله علیها

فاطمه (علیها السلام) در نزد مسلمانان برترین و والامقام ترین بانوی جهان در تمام قرون و اعصار می‌باشد. این عقیده بر گرفته از مضامین احادیث نبوی است. این طایفه از احادیث، اگر چه از لحاظ لفظی دارای تفاوت هستند، اما دارای مضمونی واحد می‌باشند. در یکی از این گفتارها (که البته مورد اتفاق مسلمانان، اعم از شیعه و سنی است)، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند: "فاطمه سرور زنان جهانیان است". اگر چه بنابر نص آیه شریفه قرآن، حضرت مریم برگزیده زنان جهانیان معرفی گردیده و در نزد مسلمانان دارای مقامی بلند و عفت و پاکدامنی مثال‌زدنی می‌باشد و از زنان برتر جهان معرفی گشته است، اما او برگزیده‌ی زنان عصر خویش بوده است. ولی علو مقام حضرت زهرا (علیها السلام) تنها محدود به عصر حیات آن بزرگوار نمی‌باشد و در تمامی اعصار جریان دارد. لذا است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در کلامی دیگر صراحتاً فاطمه (علیها السلام) را سرور زنان اولین و آخرین ذکر می‌نمایند. اما نکته‌ای دیگر نیز در این دو حدیث نبوی و احادیث مشابه دریافت می‌شود و آن اینست که اگر فاطمه (علیها السلام) برترین بانوی جهانیان است و در بین زنان از هر جهت، کسی دارای مقامی والاتر از او نیست، پس شناخت سراسر زندگانی و تمامی لحظات حیات او، از ارزش فوق العاده برخوردار می‌باشد. چرا که آدمی با دقت و تأمل در آن می‌تواند به عالیترین رتبه‌های روحانی نائل گردد. از سوی دیگر با مراجعه به قرآن کریم درمی‌یابیم که آیات متعددی در بیان شأن و مقام حضرتش نازل گردیده است که از آن جمله می‌توان به آیه‌ی تطهیر، آیه مباهله، آیات آغازین سوره دهر، سوره کوثر، آیه اعطای حق ذی القربی و... اشاره نمود که خود تأکیدی بر مقام عمیق آن حضرت در نزد خداوند است. این آیات با تکیه بر توفیق الهی، در مقالات دیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. ما در این قسمت به طور مختصر و با رعایت اختصار، به مطالعه شخصیت و زندگانی آن بزرگوار خواهیم پرداخت.

 

نام، القاب، کنیه‌ها

 نام مبارک آن حضرت، فاطمه (علیها السلام) است و از برای ایشان القاب و صفات متعددی همچون زهرا، صدیقه، طاهره، مبارکه، بتول، راضیه، مرضیه، نیز ذکر شده است.

فاطمه، در لغت به معنی بریده شده و جدا شده می‌باشد و علت این نامگذاری بر طبق احادیث نبوی، آنست که: پیروان فاطمه (علیها السلام) به سبب او از آتش دوزخ بریده، جدا شده و برکنارند.

زهرا به معنای درخشنده است و از امام ششم، امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که: "چون دخت پیامبر در محرابش می‌ایستاد (مشغول عبادت می‌شد)، نورش برای اهل آسمان می‌درخشید؛ همانطور که نور ستارگان برای اهل زمین می‌درخشد."

صدّیقه به معنی کسی است که به جز راستی چیزی از او صادر نمی شود. طاهره به معنای پاک و پاکیزه، مبارکه به معنای با خیر و برکت، بتول به معنای بریده و دور از ناپاکی، راضیه به معنای راضی به قضا و قدر الهی و مرضیه یعنی مورد رضایت الهی.(1)

کنیه‌های فاطمه (علیها السلام) نیز عبارتند از ام الحسین، ام الحسن، ام الائمه، ام ابیها و...

ام ابیها به معنای مادر پدر می‌باشد و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دخترش را با این وصف می‌ستود؛ این امر حکایت از آن دارد که فاطمه (علیها السلام) بسان مادری برای رسول خدا بوده است. تاریخ نیز گواه خوبی بر این معناست؛ چه هنگامی که فاطمه در خانه پدر حضور داشت و پس از وفات خدیجه (سلام الله علیها) غمخوار پدر و مایه پشت گرمی و آرامش رسول خدا بود و در این راه از هیچ اقدامی مضایقه نمی‌نمود، چه در جنگها که فاطمه بر جراحات پدر مرهم می‌گذاشت و چه در تمامی مواقف دیگر حیات رسول خدا.

 

مادر و پدر

همانگونه که می‌دانیم، نام پدر فاطمه (علیها السلام) محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) است که او رسول گرامی اسلام، خاتم پیامبران الهی و برترین مخلوق خداوند می‌باشد. مادر حضرتش خدیجه دختر خویلد، از زنان بزرگ و شریف قریش بوده است. او نخستین بانویی است که به اسلام گرویده است و پس از پذیرش اسلام، تمامی ثروت و دارایی خود را در خدمت به اسلام و مسلمانان مصرف نمود. خدیجه در دوران جاهلیت و دوران پیش از ظهور اسلام نیز به پاکدامنی مشهور بود؛ تا جایی که از او به طاهره (پاکیزه) یاد می‌شد و او را بزرگ زنان قریش می‌نامیدند.

 

ولادت

 فاطمه (علیها السلام) در سال پنجم پس از بعثت(2) و در روز 20 جمادی الثانی در مکه به دنیا آمد. چون به دنیا پانهاد، به قدرت الهی لب به سخن گشود و گفت: "شهادت می‌دهم که جز خدا، الهی نیست و پدرم رسول خدا و آقای پیامبران است و شوهرم سرور اوصیاء و فرزندانم (دو فرزندم) سرور نوادگان می‌باشند." اکثر مفسران شیعی و عده‌ای از مفسران بزرگ اهل تسنن نظیر فخر رازی، آیه آغازین سوره کوثر را به فاطمه (علیها السلام) تطبیق نموده‌اند و او را خیر کثیر و باعث بقا و گسترش نسل و ذریه پیامبر اکرم ذکر نموده‌اند. شایان ذکر است که آیه انتهایی این سوره نیز قرینه خوبی براین مدعاست که در آن خداوند به پیامبر خطاب می‌کند و می‌فرماید همانا دشمن تو ابتر و بدون نسل است.

 

ادامه نوشته

فدک

ماجرای غصب «فدک » چیست؟

فدک سرزمینی تاریخی در صحرای حجاز و در اطراف مدینه است که که پس ازفتح خیبر و انتشار خبر سقوط آن، یهودیان ساکن فدک به خاطر پیشگیری از لشگر کشی سپاه اسلام بدانجا نیمی از حاصل باغات و اراضی آن را به پیامبر مصالحه نمودند.[۱] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز آن را به دختر خود؛ فاطمه زهرا سلام الله علیها بخشید اما پس از وفات پیامبر این سزمین توسط دستگاه خلافت غاصبانه به تصرف درآمد.

گذر بر تاریخ پرماجرای فدک و مناقشات آن همواره مورد توجه عالمان، محدثان، مورخان و پژوهشگران شیعه و سنی بوده است.در حالی که پیروان اهل بیت مصادره فدک به وسیله نظام حاکم، پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را ظلم مضاعفی در حق خاندان پیغمبر پس از غصب خلافت امیرمؤمنان علیه‌السلام می‌دانند. نظریه‌پردازان عامه در مقام توجیه این اقدام برآمده‌اند و بر مستندات غاصبان صحه گذاشته و آن را اقدامی مشروع جلوه داده‌اند!

مسأله فدک پیش از آن که بار اقتصادی داشته باشد، بار معنوی و سیاسی داشته که با گذشت زمان به مسائل اعتقادی پیوند خورده است.

ادامه نوشته

پاسخ به شبهات


پاسخ دکتر سید محمد حسینی‎ قزوینی به شبهات مطرح شده در مورد شهادت حضرت زهرا(س)


پیامبر گرامی(ص) فرزندان متعددی داشتند؛ آنچه كه مشهور است حضرت رسول(ص) دارای چهار دختر و چهار پسر بودند. از دختران پیامبر(ص)، «زینب» همسر ابو‎العاص بن الربیع بود، «ام كلثوم» و «رقيه» همسران عتبه و عتيبه و عروس ابولهب بودند (که البته بعد از نزول سوره مبارکه "تبت" طلاق گرفتند)، و دیگری «حضرت زهرا(س)» بودند.

ادامه نوشته

قبر حضرت فاطمه (س) کجاست؟


در مورد محل دفن فاطمه زهرا(س) نقل و قول های متفاوتی وجود دارد. در این مطلب، به چهار قول در این زمینه اشاره شده است:


ادامه نوشته

پیشگویی حضرت زهرا(ص) از اوضاع مسلمانان پس از تغییر خلافت

فاطمه ى زهرا ـ عليهاالسّلام ـ در خطبه اش با زنان مهاجر و انصار فرمود: «لَقَدْ لَقِحَتْ، فَنظِرةٌ رَيْثَما تَنْتِجُ، ثُمَّ احْتَلِبُوا مِلْ ءَ الْقَعْبِ دَما عَبيطا و ذُغافا مُبيدا.» (1) اينك شتر خلافت تازه باردار شده است، اندكى درنگ كنيد تا ثمره بدهد، آن گاه يك ظرف بزرگ و پر خون تازه و سمّ مهلك از آن بدوشيد. اگر خيلى انسان درباره ى آن بزرگوار فكر كند، مى گويد: اين زن مثل مردهاست، تازه، مگر مردها مى توانند اين گونه سخن بگويند؟!

 

  1.احتجاج، ج1، ص108. نيز ر.ك: بحارالانوار، ج43، ص158، 159 و 161.


منبع:مرکز تنظیم و نشر آثار آیت الله بهجت

علت اختلاف ها در زمان شهادت حضرت فاطمه (س) چیست؟

شهادت غریبانه حضرت زهرا(س) در فاصله کمی از رحلت پدر گرامیشان اتفاق افتاده است. اما تاریخ دقیق شهادت ایشان در میان روایت های مورخان متفاوت است. با توجه به رحلت پیامبر اسلام(ص) در بیست و هشتم صفر، بنا به روایت هفتاد و پنج روز، در مورخه سیزدهم تا پانزدهم جمادی الأوّل، شهادت حضرت زهرا(س) است و این ایام را فاطمیة اوّل می‌ خوانند.

اما بنا به روایت نود و پنج روز، شهادت حضرت زهرا (س) در سوم تا پنجم جمادی الثانی است و این ایام را فاطمیة دوم می‌ خوانند. بنابراین؛ ایام فاطمیه جمعا ۶ روز می باشد، ۳ روز در ماه جمادی الاول و ۳ روز در ماه جمادی الثانی. فاطمیه اول از ۱۳ تا ۱۵ جمادی الاول است و فاطمیه دوم از سوم تا پنجم جمادی الثانی می باشد. البته در فرهنگ عامه شیعیان عراق عزاداری فاطمیه به جای دو دهه، در سه دهه برگزار می‌شود، که «دهه اول فاطمیه» ۴۰ روز بعد از درگذشت محمد(ص) می‌باشد، که مورخ هشتم ربیع الثانی است. البته این تقسیم بندی دربعضی هیات های شهرهایی مانند قم و تهران هم وجود دارد.

علت اختلاف ها در زمان شهادت چیست؟


با وجود این که علمای شیعه و سنی به خاطر شرایط خاص روزهای پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) و شهادت و تدفین مخفیانه و شبانه حضرت زهرا(س) روایت های مختلفی از تاریخ شهادت آن حضرت ذکر کرده اند. اما شاید بتوان گفت بزرگترین دلیل این اختلاف، شیوه نگارش و رسم الخط خاص آن زمان بوده است. در عرف، به دهه دوم جمادی الاول، از دهم تا بیستم جمادی الاول که بنابر قول ۷۵ روز، شهادت آن بانوی بزرگوار در آن واقع شده است دهه فاطمیه اول و به دهه اول جمادی الثانی از اول تا دهم جمادی الثانی، که طبق قول ۹۵ روز، شهادت حضرت زهرا(س) در آن واقع شده است، دهه فاطمیه دوم گفته می شود.

در نوشته‌های عربی قدیم از نقطه استفاده نمی‌شده است و کلیه‌ی حروف دارای نقطه نبودند، به‌همین خاطراعداد «هفتاد»(سبعون) و «نود» (تسعون) در زبان عربی مانند هم نوشته می‌شده است که برای تاریخ نویسان دوره‌های بعد قابل تشخیص از هم نبوده است. با این حال به نظر می رسد براساس روایت های مختلف مورخان شیعه، احتمال شهادت حضرت زهرا(س) در فاطمیه دوم یعنی۹۵ روز پس از رحلت پیامبر(ص) بیشتر باشد. هرچند علما و بزرگان دینی توصیه به پاسداشت و عزاداری در هردو تاریخ داشته اند.(منبع: سایت بهار)

سيماي فاطمه زهرا (س) آیینه در شعر فارسي


سيماي فاطمه زهرا (س) در شعر فارسي

 

ايران مهد عشق و مهر است و لذا ايرانيان بسيار با عاطفه هستند. عشق ذاتي به اهل بيت (ع) در خون تمام ايرانيان مي جوشد. همين عشق و علاقه منجر به سرودن شعر ايراني شده است. اگر يک ايراني بخواهد شعر بگويد بسيار توانا خواهد بود، مخصوصاً اگر اين شعرسرايي در مورد مادر باشد. عاطفه ي ايراني و عشق ذاتي به اهل بيت (ع) باعث شده تا شعر فاطمي در ادبيات فارسي پديد آيد. شعر مظهر علاقه، عاطفه، تبليغ، دفاع و فرياد است.

 شعر عربي از قرن اول هجري فقط براي تبليغ عقايد شيعي و ترويج اهل وصايت و امامت و افشاي بدعتها به کار رفته است.گرچه شعر عرب الگويي براي شاعران ايراني بوده، از لطافت شعر ايراني برخوردار نيست.

 نخستين آثار شعر اهل بيت (ع) در منظومه ي بلند پدر شعر ايران – فردوسي طوسي – در قرن چهرم آشکار شد و هم او در ابياتي از حماسه ي خود زبان به ستايش و اظهار ارادت به پيامبر (ص) و امام علي (ع) گشود.  نخستين سروده ها درباره ي دختر پيامبر (ص) با اشعار ناصر خسرو قبادياني، سنايي، غزنوي، قوامي رازي و ... آغاز مي شود. اشعار فاطمي اين مرحله داراي ويژگي ارزشمندي است و آن اينکه بيان حقايق تاريخي و عقايد ديني در آن فراوان و تصنعات و تکلفات ادبي در آن کمتر است.

 با روي کار آمدن صفويان و رسميت يافتن مذهب تشيع، ديري نمي پايد که رواج زبان بازيهاي شاعرانه و تکلفات سخنوران، موجب ظهور برخي سروده هاي نامأنوس با دل و زبان مردم و مناسب به به و چه چه شنيدن در محفل ادبا و خواص شد. بيهوده نيست که اندک اندک اشعار و نوحه هاي عاميانه در ميان توده هاي مردم رسوخ يافت و تعزيه و روضه ها از آن پر شد و پايه بسياري از برداشتهاي غلط و عوامانه درباره ي معصومين (ع) از جمله صديقه ي کبري (س) گرديد. نمونه اي از اين لفظ پردازيها را در شاعر قرن هشتم هجري، خواجوي کرماني مي توان ديد که در مدح حضرت زهرا (س) مي گويد:

   ز نام او شده نامي سه فرع و چار اصول         به يمن او شده سامي دو کاخ و پنج قمر

  کمينه سوري بيت العروس او ساره               کمينه جاريه ي خانه دار او هاجر

 به مطبخش فلک دود خورده را در پيش     ز مه طبقچه ي سيم و ز مهر هاون ازهر                                         

گرچه نمي توان براي خلاقيت شعري و رعايت مناسبتهاي لفظي و معنايي محدوديتي قايل شد، ولي چه توان کرد که اينگونه جمال گرايي، سرانجام به ضد جمال تبديل شده و به اسلوبي تکراري بدل گشته است. چنانکه حسينعلي خان سلطاني – همچون برخي ديگر از شاعران قرون متأخر در مدح آن حضرت – چنين سروده است:

 صدف يازده گوهر که از او                                        گشت قدر نه آسمان والا

چار عنصر بدو گرفت قوام                                        هشت کوکب بدو فزود ضيا

هشت خلد از وجود مسعودش                                جست زيب و طراز و فر و بها ...

 

ادامه نوشته